در این روزگاری که مردم در خواستههای «خود» غوطهور شدهاند و مشغولیتهای دنیایی آنها را سرگرم کرده است، هستند کسانی که هنوز میخواهند فروع دین خود را حفظ کنند و برای سرنوشت نیک جامعه، دست و پا میزنند.
خانم شمس، دختر 30 سالهای است که یکشنبه 23 تیرماه امسال در پی امر به معروف و نهی از منکر به یک زن بدحجاب، مورد حمله وی قرار گرفت. این اتفاق در ماه مبارک رمضان در میدان پونک تهران رخ داد.
شرح ماجرا در ادامه مطلب
آنچه در این عکس می بینید تصویر زنان از بلادمسلمین نیست. این زنان کلیمی در اورشلیم زندگی می کنند. شاید از خود بپرسید که چرا تا به حال رسانه های غربی و اروپایی چنین تصویری را به نمایش نگذاشته اند ؟!
رسانه های غربی به این زنان برقع پوش کلیمی ساکن در اورشلیم بی توجه اند و اینان را به جهان معرفی نمی کنند چرا که ایشان مسلمان نیستند!!!
منبع : http://yazahra1391.blogfa.com/
اغلب وقتی امیدت را از دست میدی و فکر میکنی آخر خط است
خدا از بالا به شما لبخند میزند و میگوید :
آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان
دوستان قدیم طلا هستند!!!!
دوستان جدید الماس!!
اگر الماس بدست آوردی ، طلا را فراموش نکن!!!
چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری
از وصیت هایی که من دارم، عـمـده آنـهـا نـمـاز اسـت . نـمـاز را بـازاری نـکـنـیـد،
اول وقـت بـه جـا بـیـاوریـد بـا خضوع و خشوع ! اگر نماز را تحفظ کردید، همه چیزتان مـحـفـوظ مـی مـاند
و تسبیحه صدیقه کبری سلام الله علیها و آیة الکرسی در تعقیب نماز تـرک نـشـود؛ ...
طبقه بندی: نماز بازاری-بازار-نماز-قاضی-زینبیون-خضوع و خشوع
از کمیته تفحص مفقودین با منزل شهید تماس گرفتند .
خانمی گوشی را برداشت.
مثل همه موارد قبلی با اشتیاق گفتند که بعد از بیست وچندسال انتظار ،
پیکر شهید پیدا شده و تا آخر هفته آن را تحویلشان می دهند.
برخلاف تمام موارد قبلی ، آن طرف خط ، خانم فقط یک جمله گفت :حالا نه. می شود پیکر شهید را هفته آینده بیاورید ؟
آقا جا خورد اما به روی خودش نیاورد. قبول کرد.
گذشت .
روز موعود رسید. به سر کوچه که رسیدند دیدند همه جا چراغانی شده. وارد کوچه شدند.دیدند انگار درخانه شهید مراسم جشنی برپاست. در زدند کسی منتظر آنها نبود چون گویی هیچ کس نمی دانست قرار است چه اتفاقی بیافتد.
مقدمه چینی کردند صدای ناله همه جا را گرفت مجلس جشن که حالا معلوم شد مجلس عروسی دختر شهید است به مجلس عزا تبدیل شد تنها کسی که منتظر آن تابوت بود همان عروس مجلس بود.
خودش خواسته بود که پدرش در مجلس عروسی اش حاضر شود به عمد آمدنش را به تأخیر انداخت.
عروس گفت تابوت را به داخل اتاق بیاورید. خواست که اتاق را خالی کنند. فقط مادر و داماد بمانند و همرزم پدرش.
همه رفتند. گفت در تابوت را باز کنید. باز کرد. گفت: استخوان دست پدرم را به من نشان بده. نشان داد. استخوان را در دست گرفت و روی سرش گذاشت و رو به داماد با حالت ضجه گفت:
ببین!ببین این مرد که می بینی پدر من است. نگاه نکن که الان دراز کش است روزی یلی بوده برای خودش .
ببین این دستِ پدرمن است که روی سرم هست. نکند روزی با خودت بگویی که همسرم پدر ندارد.
من پدر دارم. این مرد پدر من است. نکند بخواهی به خاطر یتیمی ام با من ناسازگار باشی و تندی کنی...این مرد پدر من است. من بی کس و کار نیستم.
ببین ...
منبع : http://alghaem87.blogfa.com
گناه چیست ؟ در یک جمله کوتاه میشود گفت گناه یعنی خدا حافظ حسین ع
طبقه بندی: گناه چیست-زینبیون-امام حسین ع
اسحاق بن یعقوب میگوید :
من از محمد بن عثمان (نائب خاص امام زمان) تقاضا کردم نامه مرا که مشتمل بر پاره ای از مسائل مشکل است به ناحیه مقدسه تقدیم کند .
او پذیرفت و تقدیم کرد.
و توقیعی (نوشته به صورت پاورقی را گویند) این گونه در پاسخ پرسش های به خط مولایمان صاحب الزمان (عج) صادر گشت :
......درباره ظهور فرج پرسیده شده ، ظهور به اراده خدا بستگی دارد . کسانی که وقت آن را تعیین میکنند ، دروغ گو هستند ......
منبع : کتاب گرانسنگ پرسش های مردم و پاسخ های حضرت مهدی (عج)
به قلم حجه الاسلام احمد قاضی زاهدی
برای خواندن عربی روایت حضرت صاحب الزمان (عج) به ادامه مطلب بروید