سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.::پایگاه اطلاع رسانی"هیئت زینبیون"محفل بسیجیان و رهروان شهدا::.

وفات اسوه ی صبر و تقوا  شیر زن کربلا، فخر المخدرات، عالمه ی غیر معلمه، فهیمه ی غیر مفهمه، عقیله ی بنی هاشم، بنت الحیدر خانم زینب کبری(سلام الله علیها) را از طرف "هیئت زینبیون" به شما تسلیت عرض می نمایم.
1- طبع مى‏خواهد که وصف زینب کبرى کند(شعر)
2- الگوی صبر
بوی کربلا  می ورزد، رایحه ایثار و فداکاری و شمیم دلنواز صبر و شکیبایی استشمام می گردد، حدیث مقاومت و پایمردی شنیده می شود، حمایت از امام و قافله سالاری عشق را ترسیم می کند، گوشه خرابه می نشیند، دست یتیمی را می گیرد، کودکی را نوازش می کند وسهم غذای خویش را در دهان گرسنه ای می گذارد.... این ها را در ادامه ی مطلب بخوانید


طبع مى‏خواهد که وصف زینب کبرى کند(شعر)
لیک، قطره  کى تواند صحبت از دریا کند؟ 
توسن طبعم در اینجا پاى در گل مانده است
مرغ بى ‏پَر چون سفر بر عرصه عُنقا کند؟ 
نطق گویا عاجز است از شرح و ذکر وصف او
کى تواند خامه مدح آن ملک ‏سیما کند؟ 
جد پاکش مصطفى، باب کبارش مرتضاست
مادرش زهرا که مدحش ایزد یکتا کند 
چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یکى
                             ناز بر موسى بن عمران، فخر بر عیسى کند 
در شهامت ‏بود وارث بر على مرتضى
همت والاى او تفسیر «کرمنا» کند 
دختر زهرا که در حجب و حیا و عصمتش
نقش مادر را به خوبى در جهان ایفا کند 
در شجاعت چون حسین و در صبورى چون حسن
در عبادت پیروى از مادرش زهرا  کند 
دّر دریاى عفاف و گوهر گنج ‏حیاست
عفتش یاد از حیاى مریم عذرا کند 
گاه  در آغوش گیرد اصغر لب تشنه را
تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا کند 
گاه دلدارى دهد بر مادران سوگوار
گاه دلجوئى ز آل و عترت طاها کند 
گاه آید بر سر نعش برادر از خِیم
از ته دل ناله و فریاد و  واویلا  کند 
گاه هم  گیرد ز دست دختران بى ‏پناه
از خیام سوخته رو جانب صحرا کند 
کیست چون زینب کسى کو در دیار کربلا
ناله جانسوز او تاثیر در دلها  کند؟ 
کیست چون زینب که با یک جلوه از نور رُخش
رخنه‏ها در قلب موسى، در دل سینا کند؟ 
کیست چون زینب که در راه رواج  دین حق
مو به مو برنامه دین خدا اجرا  کند؟ 
کیست چون زینب کسى کو در ره دین خدا
در جهان دار و ندار خویشتن اهدا کند؟ 
کیست چون زینب کسى کو با اسیرى خودش
خون پاک کشتگان کربلا احیا  کند؟ 
کیست چون زینب که با تدبیر مظلومانه‏اش
دشمن پست و زبون را تا ابد رسوا کند؟ 
کیست چون زینب کسى کو در میان دشمنان
چون على مرتضى در نطق خود غوغا کند؟ 
کیست چون زینب که در بزم یزید بى ‏حیا
خطبه‏اى ایراد کرده محشرى برپا  کند؟ 
کیست چون زینب که او با یک کلام آتشین
تنگ و تاریک این جهان در دیده اعداء کند؟ 
دختر شیر خدا بود و خودش هم شیر بود
کس ندیده شیر را  کز روبهان پروا  کند 
در جهان املاء دین را کرده انشاء مو به مو
کیست چون زینب که این املاء را انشاء کند؟ 
پیروى باید کند از دخت زهرا و على
هر که مى‏خواهد که راه دین حق پیدا  کند 
روز محشر گر به شکوه لب گشاید بى ‏گمان
محشرى دیگر به پا در محشر کبرا کند 
دشمنانش در سقر سوزند در نار غضب
دوستانش هم مقر در سایه طوبا  کند 
اى «رسولى‏» غم مدار از گیر و دار روز حشر
دختر زهرا اگر از راه  لطف ایما کند 
"عباس رسولى "

الگوی صبر

بوی کربلا  می ورزد، رایحه ایثار و فداکاری و شمیم دلنواز صبر و شکیبایی استشمام می گردد، حدیث مقاومت و پایمردی شنیده می شود، حمایت از امام و قافله سالاری عشق را ترسیم می کند، گوشه خرابه می نشیند، دست یتیمی را می گیرد، کودکی را نوازش می کند وسهم غذای خویش را در دهان گرسنه ای می گذارد.

فرزند خود را قربانی می کند، گاهی اشک می ریزد و زمانی فریاد بر می آرد و خیمه آتش گرفته ای را خاموش می کند.

خطبه می خواند، قرآن تلاوت می کند، دردمندی را تسلی می بخشد، به دنبال گمشده ای می گردد، بر بالین بیماری می نشیند، پرستاری می کند، به اسیری می رود با پای برهنه ، بر خاک های گرم و پر تیغ می رود، ظالمی را از مظلومی دفع می کند، سپر بلای دیگری می شود، ساعت ها در زیر آفتاب گرم در راه اسارت، سایبان طفل خردسالی می گردد و ندای " عمه عمه" ی اطفال را لبیک می گوید.

با کتاب خدا پاسخ می دهد، ظالم را رسوا می کند، انقلاب بر پا می کند، هشدار می دهد، توبیخ و سرزنش می کند، دین خدا را احیا می کند.

سخنش ، سخن علی(ع) عصمتش فاطمی(س) ، حلمش حسنی(ع) ، و باز حسینی دیگر...

آری او زینب است زینب!

او یکتا زنی است که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظیرش را می توان دید. توانا بانویی که عالی ترین نمونه شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بوده و هر وظیفه ای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت، به خوبی انجام داد.

دانشمند بانویی که باید مردان جهان از خوان تعلیماتش بهره گیرند و از خرمن کمالاتش خوشه ها بچینند.

زینب، ماهی است که از پنج خورشید تابان کسب نور کرده و از هر کدام به طور شایسته ای بهره برگرفته، و آن گاه جهانی را روشنایی بخشیده است.

خون پاک، ریشه پاک، شیر پاک، مربیان بزرگ، شرکت در بزرگترین انقلاب های بشری و تجربه حوادث و تحولات بزرگ جهان، زینب را، آن طور که شایسته بود، پرورش داد و او را نمونه ای از عالی ترین مراتب انسانیت قرار داد.

دختر زهرا در دوره زندگی اش ، کمتر خوش بوده و بیشتر با رنج و غم همراه بود، ولی این رنج و اندوه به جای آن که او را از ادای وظیفه باز دارد، بر استقامتش افزوده و او را نیرومندتر ساخته است. نمی توان بر هیچ یک از گفتار و رفتار زینب در سفر اسارت ، خورده ای گرفت. و عقل سخنی بهتر یا رفتاری خردمندانه تر از گفتار و رفتار زینب (س) نخواهد یافت.


القاب حضرت
پیامر اکرم  صلی الله علیه و آله نام این بانوی بزرگ را " زینب" -  یعنی زینت پدر- نهاد.

برای حضرت زینب (س) کنیه هایی ذکر شده که برخی از آنها در کتب تاریخی ، بیشتر معروفیت دارند. از معروفترین کنیه های او ام کلثوم است. از دیگر کنیه های او " ام الحسن " است.(1)

برای حضرت القابی نیز ذکر کرده اند از قبیل:

 1- " عقیله" که به معنای بانوی گرانقدر و خردمند است.

2- " لبیبة ُجزلة ٌعاقله"، یعنی زنی تیز فهم، تیزیاب و خردمند.

3- "امرأة ٌعاقله"، یعنی بانوی خردمند.

4- "عقیله طالبین"، یعنی عقیله خاندان ابوطالب.

5- "محدثه"، زیرا راوی احادیث پیامبر بود.

6- "بطلة کربلا" ، یعنی بانوی قهرمان کربلا.

7- "اهل التقی"، یعنی کسی که اهل تقوا است.

8- و از همه مهمتر سخن امام سجاد علیه السلام درباره ایشان است که فرمود : "انت بحمدالله عالمة غیر معلمه، فهمة غیر مفهمه". تو به حمدالله عالمه ای هستی که درس آموزی از بشر عادی نداشتی، و فهمیده زنی هستی که بشر عادی و طبیعی تو را تفهیم نکرد و فهمت نداد.(2)


علاقه به برادر:
این بانوی مکرمه علاقه شدیدی به برادرشان سیدالشهدا (ع) داشته اند به طوری که می نویسند:

در ایام کودکی چنان انس و محبتی نسبت به امام حسین(ع) داشت که وقتی در خدمت برادر بود همواره به او نگاه می کرد و دیده از او بر نمی داشت و یک لحظه از حضور مبارک او دور نمی شد و اگر او را نمی دید گریه می کرد.

در هنگام ازدواج باعبدالله بن جعفر ، شرط نمود باید هر روز به من اجازه دهی به زیارت حسینم روم، و در تمام مدت زندگی خود کمتر روزی آمد که برادر را نبیند و بر همین منوال بود تا سر مقدس حسین(ع) دفن شد و زینب(ع) از هجران و مفارقت برادر بدرود جهان گفت.

در برخی از مقاتل نوشته اند: هنگامی که عبدالله بن عباس به امام حسین علیه السلام عرض می کند، شما که می فرمائید من می روم و کشته می شوم، در این صورت چرا زن ها را با خود می بری ؟ در این زمان زینب علیها السلام سر از محمل بیرون آورد و فرمود: ای ابن عباس! آیا می خواهی بین من و برادرم جدائی افکنی، هرگز من از او مفارقت نکنم.(3)


شجاعت و ظلم ستیزی :
گرچه مورخین درباره علاقه ای که حضرت زینب علیها السلام نسبت به برادر بزرگوارشان داشته اند، مطالبی نگاشته اند و درجای خود نیز قابل قبول است، ولی نکته ای که در اینجا وجود دارد آن است که این محبت تنها یک علاقه ی  ساده که هر انسانی ممکن است نسبت به انسان دیگری داشته باشد نیست. بلکه محتبی است آمیخته شده با دوستی ولی خدا و حجت بر حق الهی ، یعنی زینب علیها السلام ولی خدا و امام بر حق را دوست دارد، وباز مسئله در اینجا خاتمه پیدا نمی کند بلکه از دایره محبت به اطاعت و پیروی از مقام امامت و امتثال فرامین الهی می رسد و همین نکته بوده  که به این بانوی بزرگ ارزشی ماندگار در طول تاریخ عنایت کرده است.

مسئله دیگری که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد آن است که آنچه در مورد این بانوی بزرگ اسلام در تاریخ بیان گردیده بیشتر مربوط به حادثه کربلا و حوادث بعد از آن است و بنا به گفته شهید مطهری(ره) از عصر عاشورا است که زینب علیها السلام تجلی می کند.(4) و تاریخ نشان می دهد که حوادث خونین و مصائب بی نظیر کربلا ، زینب کبری را به آنچنان خطبه غرا و آتشینی در مجلس یزید واداشت که همه شنیده ایم و به قول رودکی: اندر بلای سخت پدید آید، فضل و بزرگمردی و سالاری.(5)

و ما می بینیم از نظر قوت و قدرت قلب و شجاعت، حضرت زینب علیها السلام یک نمونه بسیار عالی است و در تاریخ اسلام داستان او به عنوان یک نمونه کامل همیشه نقل شده است.(6) دستگاه بنی امیه گمان می کرد که با کشته شدن امام حسین علیه السلام همه چیز روبراه شده است ولیکن گذشت زمان ثابت کرد که کشته حسین علیه السلام از زنده او برای آن دشوارتر است، زینب علیها السلام خطاب به یزید فرمود: ای یزید! هر حیله ونیرنگی که داری به کار بر و تمام سعی و تلاش خود را کن، اما یقین داشته باش که اگر بخواهی نام ما را در دنیا محو کنی، آن که محو و نابود می شود تو هستی، چنان خطبه ای در آن مجلس خواند که یزید لال و ساکت ماند. (7) و خشم سراسر وجود آن مرد شقی و لعین را فرا گرفت و برای اینکه دل زینب علیها السلام را آتش بزند و زبان او را ساکت کند و برای اینکه زینب علیها السلام منقلب شود، دست به یک عمل ناجوانمردانه زد و با عصای خیزران خود به لب و دندان اباعبدالله علیه السلام اشاره کرد!(8)

زینب (س) به صورت ناشناس وارد مجلس ابن زیاد شد در حالی که زنان دیگر به خاطر احترام وسیادتی که این بانوی بزرگوار داشته پیرامون اوحلقه زده بودند ولی وقتی زینب علیها السلام وارد مجلس شد سلام نکرد و اعتنایی به ابن زیاد ننمود. گرچه ابن زیاد می دانست این بانو کیست و همه گزارش ها به او رسیده بود ولی از مقاومت او ناراحت شد، زیرا سلام نکردن زینب علیها السلام به این معنا بود که هنوز اراده ما زنده است، هنوز هم ما به شما اعتنا نداریم، هنوز هم روح حسین بن علی علیهما السلام درکالبد زینب علیها السلام می گوید: هیهات منا الذلة ابن زیاد وقتی فهمید زنی از همه محترمتر است و زنان دیگر با احترام خاصی دورش را گرفته اند ، سوال کرد: این ناشناس کیست؟ کسی جواب نداد، دو مرتبه سوال کرد، می خواست از همانها کسی جواب دهد بار دوم و سوم، بالاخره زنی جواب داد، این زینب علیها السلام دختر علی علیه السلام است. ابن زیاد وقتی این پاسخ را شنید شروع کرد به سخت ترین وجهی به زخم زبان زدن، گفت:

" الحمدالله الذی فضحکم و اکذب احدوئتکم " : خدا را شکر می کنم که شما را رسوا و دروغتان را آشکار کرد، زینب علیها السلام در کمال جرات و شهامت گفت : " الحمدالله الذی اکرمنا بالشهادة " ، خدا را شکر می کنم که افتخار شهادت را نصیب ما کرد، خدا را شکر می کنم که این تاج افتخار را بر سر برادر من گذاشت، خدا را شکر می کنم که ما را از خاندان نبوت و طهارت قرار داد. بعد در آخر گفت: " انما یفتضح الفاسق و یکذب الفاجر و هو غیرنا ". رسوائی مال فاسقهاست، ما درعمرمان دروغ نگفتیم و حادثه دروغ هم به وجود نیاوردیم، دروغ مال فاجرهاست، فاسق و فاجر هم ما نیستیم ، غیرماست، یعنی رسوا تویی، دروغگو هم تو هستی .(9)


مقام و فضیلت
یکی از محققین در مقام بیان فضیلت این بانوی اسلام می نویسد: تمام فصیحان و بلیغان عالم ، به مراتب فصاحت و بلاغت این بانوی بزرگ معترفند به گونه ای که هر گاه لب به سخن می گشود  ، گویا علی بن ابی طالب علیهما السلام سخن می گوید و مراحل عفت و عصمت و عقل و دانش و کیاست ایشان افزون تر از آن است که در حیطه گزارش بگنجد، و در درجه محبت و دوستی نسبت به برادر والا گهرش چنان بود که هر روز چند مرتبه به خدمت برادر می رسید و دیده خود را به دیدار مبارک آن حضرت روشن می ساخت به گونه ای که در اولین وقت نماز می آمد و به آن کعبه مقصود نظر می کرد و آن قبله اهل حاجت و حقیقت را زیارت می نمود و سپس به نماز بر می خاست ، و در جلالت او همین بس که چنان به امر جهاد و تقویت دین اشتیاق داشت که با یک دنیا شهامت، ملازم خدمت برادر شد و در جمیع مصائب همراه وی گردید.درمقام صبر و شکیبایی ، چنان ثابت قدم بود که عقول همگان را متحیر گردانید، بلاهایی تحمل نمود که اگر پاره ای از آن را بر کوه های افراشته و آسمانها و زمین می افکندند از ثقل آن متلاشی می گردید، و به راستی از آغاز خلقت تا کنون هیچ زنی از زنان انبیاء و اولاد اولیاء این حلم و بردباری را نداشته است، و کمترین مساعدتش در یاری و حمایت امام مبین ، تقدیم دو فرزند سعادتمند خود بود که در روز عاشورا دست محمد و عون که پاره های جگر او بودند را گرفت و در آستان مبارک برادرش امام همام حاضرکرد، عرض نمود: " این قربانی را از من بپذیر"

 

در کتاب ترجمه زینب کبری علیه السلام آمده:

این معلمه آسمانی از بزرگترین مربیان عالم بشریت و از مهمترین مادران جامعه انسانیت است که در صف اول بانوان عالم، صفحات مهمی از تاریخ را اشغال نموده، این مخدره درآغوش نبوت و مهد امامت و ولایت، مهبط وحی و نزول قرآن نشو و نما یافته و با شخص امام مشترکاً به یک نهضت قیام نموده، و در مدرسه عالم و مکتب جهان عملاً فضائل اخلاقی را به جهانیان تدریس فرموده، در فضایل نفسانی ممتاز و بی نظیر بوده در صبر و شکیبایی، حلم و زهد و تقوی، فصاحت و بلاغت، دانش وبینش، تعلیم و تربیت، تدبیروسیاست ، سیادت و بزرگواری ،عظمت و بزرگ منشی ثبات قدم و قوت قلب، راستگویی و درست رفتاری، نطق و خطابه، نصرت حق و حقیقت، طرفداری ضعفا زیردستان، شرف و مجد، فضیلت و منقبت، عبادت و انقطاع از خلق، شجاعت و عزت نفس و مناعت طبع ، در بین تمامی زنان عالم بشریت پس از مادر یکتا و بی همتا است، در وفاداری و علاقه به ناموس اجتماع، درحق شناسی و قدر دانی چشم روزگار را خیره ساخته، این نابغه زمان برای حفظ مقدسات اسلامی و ناموس دیانت و اثبات مرام و مقصود عالی، آنی آرام نداشت تا نهضت را به پایان رسانید، و انقلاباتی در سرتاسر ممالک اسلامی ایجاد کرد و در سایه آن تعلیمات عالیه خویش را که پرتو افاضات اسلامی بوده به جهانیان رسانید و مقام خود و خاندانش را برای عالمیان آشکار ساخت.

ظلم و خودسری و استبداد بنی امیه را با تمام جنایات و فجایع اعمال آنها بر همه مردم جزیرة العرب در آن عصر وبرتمامی ملل عالم در تمامی اعصار ظاهر نمود.

حضرت زینب علیها السلام نه تنها پیشوای زنان عالم اسلام و معلم تعلیم و تربیت بانوان مسلمان است بلکه برای مردان عالم اسلام نیز پیشوا و راهنما است.

به راستی مسلمانان باید بر سایر ملل عالم به وجود مبارک او افتخار کنند و تعالیم مقدس او را سرمشق زندگی فردی و اجتماعی خویش قرار داده از او متابعت و پیروی نمایند، بنابراین می توان گفت: آن مخدره ، حق بزرگی بر جامعه مسلمین خصوصاً بر بانوان دارد.(10)


پی نوشتها:
1- تحفة العالم، سید جعفرآل بحرالعلوم.

2- زندگانی حضرت زینب (س) ، علی قائمی ، صص 30- 29.

3- ریاحین الشریعه، ج 3، صص 42-41.

4- حماسه حسینی، مرتضی مطهری ، ج 1، ص 332.

5- اقتباس از بیست گفتار، مرتضی مطهری، ص 195.

6- تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، ص 168.

7- الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 126.

8- حماسه حسینی ، ج1، صص 125 و 179.

9- اقتباس از حماسه حسینی، ج2، صص 187 تا 189.

10- اقتباس از ریاحین الشریعه، ج 3، صص 42 تا 45.




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88 تیر 17 توسط هیــئت زیـــنبیون

قالب وبلاگ